نفس‌های شهر به شماره افتاده

اینجا دیگر بحث یک روز خاکستری یا یک هفته ناسالم نیست. اینجا صحبت از واقعیتی تلخ است که هر روز عمیق‌تر می‌شود؛ هوای شهرهای ما در حال خفه کردنمان است و این یک جنگ خاموش است که در سینه هر شهروندی فرو می‌رود.

یادداشت اختصاصی بازتاب تبریز

امیرمهدی سلطانی _ اینجا دیگر بحث یک روز خاکستری یا یک هفته ناسالم نیست. اینجا صحبت از واقعیتی تلخ است که هر روز عمیق‌تر می‌شود؛ هوای شهرهای ما در حال خفه کردنمان است و این یک جنگ خاموش است که در سینه هر شهروندی فرو می‌رود.

اگر این روزها سرتان را از پنجره بیرون ببرید، دشمن را به وضوح می‌بینید. این دشمن، ابری غلیظ و خاکستری است که نفس‌کشیدن را به عملی سخت و پرخطر تبدیل کرده است، اما داستان آلودگی هوای این روزها، فراتر از یک بحران فصلی است؛ اینجا صحبت از یک وضعیت همیشگی و بی‌سابقه است.

دیگر نمی‌توان گفت آلودگی هوا فقط گریبان گیر تهران یا اصفهان است. حالا شهرهایی مثل تبریز، اراک، اهواز، کرج و مشهد هم در آمار شهرهای خطرناک جا خوش کرده‌اند. این یعنی فاجعه دارد ابعاد ملی پیدا می‌کند. مدارس که تعطیل می‌شوند، تنها بخش کوچکی از ماجرا را می‌بینیم. واقعیت تلخ پشت این تعطیلی‌ها، زمین‌خوردن ورزش‌های مدرسه‌ای، سرفه‌های بی‌امان کودکان در حیاط خانه‌ها و نگرانی همیشگی پدر و مادرهاست.

گرد و غبار، مهمان ناخوانده کل کشور است، در حالی که کلان‌شهرها با دود خودروها دست و پنجه نرم می‌کنند، استان‌های جنوبی و غربی کشور با میهمان ناخوانده‌ای به نام آلودگی هوا روبه رو هستند.

عوامل اصلی، دشمنان قدیمی با قدرت جدید هستند، دلایل این بحران برای همه ما آشنا است، اما انگار هر سال قوی‌تر می‌شوند همچون

· خودروهای فرسوده‌ای که همچنان در خیابان‌ها دود می‌کنند
· موتورسیکلت‌های دودزا که هیچ کنترلی روی آنها نیست
· صنایعی که فیلترهایشان بیشتر نمایشی است تا واقعی
· سوخت بی‌کیفیتی که گره‌ای از مشکل باز نکرده است
• مازوت سوزی

همه ما درباره خطرات قلبی و تنفسی آلودگی هوا شنیده‌ایم اما کمتر کسی از اثرات روانی آن حرف می‌زند. اضطراب، افسردگی، کاهش تحمل و پرخاشگری تنها بخشی از عوارض زندگی در هوای آلوده است. وقتی آسمان همیشه خاکستری باشد، روحیه مردم هم رنگ و بوی شادی نمی‌گیرد.

تأثیر بر اقتصاد و کسب و کار

آلودگی هوا حتی بر اقتصاد خانواده‌ها هم تأثیر گذاشته است. هزینه‌های درمان، خرید ماسک و دستگاه‌های تصفیه هوا، برای بسیاری از خانواده‌ها به بار مالی سنگینی تبدیل شده است. از طرفی، بسیاری از مشاغل کوچک و بزرگ به دلیل تعطیلی‌های اجباری با زیان‌های قابل توجهی روبرو شده‌اند.

راه حل‌ها؛ از حرف تا عمل

برای نجات از این شرایط، نیاز به اقدامات جدی داریم که همه مردم باید انجام بدهند

· توسعه واقعی حمل و نقل عمومی، نه فقط حرف زدن درباره آن
· حذف تدریجی اما قاطع خودروهای فرسوده
· سرمایه‌گذاری روی انرژی‌های پاک
· ایجاد کمربندهای سبز در اطراف شهرها
· عدم مازوت سوزی در کلانشهر ها
· همکاری‌های منطقه‌ای برای مهار کانون‌های ریزگرد
· حمایت واقعی از صنایع برای نوسازی و بهینه‌سازی

آلودگی هوا تنها یک مشکل زیست‌محیطی نیست؛ این یک آزمون بزرگ برای مدیریت شهری و مسئولیت‌پذیری اجتماعی ما است. هر روزی که گذشت و اقدام جدی صورت نگرفت، یعنی یک قدم به پرتگاه نزدیک‌تر شده‌ایم. وقت آن رسیده که به جای حرف زدن، دست به کار شویم؛ چرا که نفس‌هایمان در حال تمام شدن است اما هنوز دیر نشده. اگر هر کدام از ما، از مسئولان گرفته تا شهروندان عادی، به سهم خود در این جنگ خاموش مسئولیت پذیر باشیم، می‌توانیم امید داشته باشیم که روزی دوباره آسمان آبی را به فرزندانمان هدیه دهیم. این جنگ، جنگ همه ماست و پیروزی در آن تنها با مشارکت جمعی ممکن خواهد بود.

لینک کوتاه خبر:

http://baztabtabriz.ir/?p=18591

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

پانزده − 2 =

  • جدیدترین
  • داغ ترین ها
  • پربازدیدترین ها