یادداشت سردبیر
۱۷ مرداد، روزیست که نام «خبرنگار» را به زبان میآورند، پیام تبریک مینویسند، بعضا گل میفرستند و شاید هم وعدهای بیسرانجام بدهند. اما واقعیت تلخ این است که خبرنگاران در ایران، تنها در این روز دیده میشوند و باقی سال، فراموششدگانی هستند در حاشیه امن مسئولان و میان میادین خطر.
خبرنگاری در ایران، حرفهایست پرمخاطره، کمدرآمد، بیپشتوانه و پر از تهدید. از فشارهای بالادستی گرفته تا تهدیدهای شغلی، نبود بیمه و قراردادهای سفید، همه و همه نشان میدهد که خبرنگار بودن در این کشور، نوعی مجاهدت است، نه یک شغل.
سکوت بسیاری از مسئولان در برابر مشکلات صنفی خبرنگاران، از جمله نبود قانون حمایتی، عدم اجرای قانون دسترسی آزاد به اطلاعات، بیتوجهی به وضعیت معیشت و حذف خبرنگاران منتقد از رویدادها، نشان میدهد که خبرنگار تنها تا زمانی عزیز است که در راستای منافع تبلیغاتی برخی حرکت کند. همین که نقد کند، حذف میشود. همین که حق مردم را بخواهد، تهدید میشود.
روز خبرنگار، فقط یک روز نیست؛ فرصتیست برای تلنگر.
اگر خبرنگاری در دادگاه به جرم “انتشار حقیقت” محاکمه میشود، اگر رسانههای مستقل و منتقد تحت فشار مدیران قرار میگیرند، اگر خبرنگاران در خطوط فقر زندگی میکنند، دیگر این تبریکهای شعاری و مجازی چه مفهومی دارد؟
مسئولان باید به جای پیامهای تبریک،
پاسخ بدهند:
• چرا خبرنگار امنیت شغلی ندارد؟
• چرا خبرنگار بهخاطر افشای فساد باید بازخواست شود؟
• چرا یک خبرنگار باید نگران معیشت خانوادهاش باشد؟
• و چرا یک خبرنگار بجرم خبرنگاری در محیط کاری خود تحت فشار قرار میگیرد و تا مرحله اخراج پیش میرود؟!
خبرنگاری ستون فقرات جامعه آگاه است. اگر این ستون را نادیده بگیریم، جامعهای میماند بیخبر، بیصدا و بیامید همراه با مدیران و مسئولینی بی توجه به خواسته های مردم.
محمدامین رضائی