در روزگاری که فضای رسانهای کشور گرفتار نوعی هرجومرج ساختاری و محتوایی شده، و متولیان رسانه و مسئولان امر بهجای درمان، هر روز بر طبل این آشفتگی میکوبند، خبرنگار بیش از همیشه تنها مانده است؛ تنها در میدان بیسروسامانِ اطلاعات، سیاستهای دوگانه، تبعیضهای ساختاری و نگاههای ابزارانگارانهای که جایگاه این حرفه شریف را کوچک و بیاثر کردهاند.
روز خبرنگار که میرسد، همان مدیرانی که بهجای حمایت، باری بر دوش خبرنگارند، از راه میرسند با پیامهای تبریکِ بیروح، لوحهای تقدیر تکراری و هدایای دونشأن؛ غافل از آنکه آنچه خبرنگار میخواهد، نه هدیه است نه شعار؛ که احیای حرمت شغلی و منزلت حرفهای خویش است.
در همین راستا، پدرام پاکآیین، نماینده مدیران مسئول در هیأت نظارت بر مطبوعات، در یادداشتی موجز اما پرمعنا در فضای مجازی نوشت:
«خبرنگار نه پیام تبریک میخواهد، نه هدیهای دون شأن؛ احیای منزلت حرفهایاش را میخواهد.»
سخنی ساده، صریح و دقیق
آنجا که خبرنگار، سالهاست زیر بار بیمهری، توقعات بیمرز، و محدودیتهای گسترده، قامت راست نگه داشته، این روزها نه به دنبال قاب عکس تقدیر است و نه پاکت هدیه بیمقدار. او احیای شأن حرفهای خویش را میطلبد؛و این مهم، به باور پاکآیین، در چهار کلیدواژه نهفته است:
بازتعریف هویت حرفهای؛خبرنگار «خبربیار» نیست، «کارشناس تحلیلگر» است. باید او را نه صرفاً بهعنوان ناقل رویداد، بلکه بهعنوان صاحبنظر، تحلیلگر و دیدهبان جامعه شناخت.استقلال صنفی واقعی؛واگذاری تصمیمسازی و نظارت به نهادهای صنفی و تخصصی، و رهایی از ساختارهای وابسته و فرمایشی، نخستین گام در استیفای حقوق حرفهای اهالی رسانه است.حمایت مؤثر و عادلانه از رسانههای خصوصی؛در سایه سنگین رسانههای حاکمیتی و بودجههای انحصاری، رسانههای مستقل و خصوصی برای بقا میجنگند؛ اگر قرار است از آزادی بیان سخن بگوییم، باید برای تنفس رسانههای مستقل اکسیژن تأمین کنیم.اصلاح فرهنگ محرمانگی و تسهیل دسترسی به اطلاعات؛تا وقتی دادهها قفلاند، شفافیت تنها یک شعار خواهد بود. جامعهای که خبرنگارش را از دانستن محروم کند، خودش را از آگاهی و رشد محروم کرده است.
خبرنگار، در خط مقدم آگاهی، صدای مردم، و وجدان بیدار جامعه است.بزرگداشت روز خبرنگار، اگر قرار است معنا داشته باشد، باید در بازگرداندن منزلت، اختیار، امنیت و احترام به این حرفه معنا شود؛ نه صرفاً در قابهای گلدار و پیامهای کلیشهای.و در این میان، استاندار آذربایجان شرقی به عنوان نماینده عالی دولت در استان و مدیران فرهنگی بهعنوان سیاستگذاران میدانی، باید به یک نکته کلیدی توجه کنند: دیگر «سیستم کریستالی» به درد شفافیت نمیخورد!کریستال اگرچه زیباست، اما شکننده است، فریبنده است و بیشتر به کار نمایش میآید تا حقیقت.امروز زمان “سیستم شیشهای واقعی” است؛ شفاف، مقاوم، بیریا و بدون لعابهای نمایشی؛ سیستمی که خبرنگار بتواند از آن عبور کند، ببیند، بپرسد، بنویسد و جامعه را آگاه کند؛ نه سیستمی که فقط نور را انعکاس میدهد، اما واقعیت را در خود پنهان میسازد./ فارس