اختصاصی پایگاه خبری بازتاب تبریز، در روزهایی که جهان شاهد یکی از بیسابقهترین اقدامات تجاوزکارانه مشترک رژیم غاصب اسرائیل و دولت سلطهگر آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران بود، بار دیگر حقایق میدانی و معادلات مقاومت چهره واقعی خود را نمایان ساخت. حملهای که با ادعای ابراز نگرانی از برنامه تسلیحات هستهای ایران آغاز شد، در اصل چیزی نبود جز تداوم همان سیاستهای نخنمایی که سالهاست به بهانههای واهی، منطقه را به آتش و خون کشیده است.
اما آنچه این بار بیش از هر چیز دشمن را در محاسبات خود به اشتباه انداخت، نه فقط قدرت دفاعی و آمادگی نظامی جمهوری اسلامی ایران بود، بلکه هسته اصلی این اقتدار، همان چیزی بود که در محاسبات آنها جایی نداشت: تدابیر آنی رهبری، همدلی، انسجام و حمایت مردمی.
در حالی که موشکها از آسمان عبور میکردند، دلهای میلیونها ایرانی در جایجای میهن، همصدا و همجهت با رزمندگان جبهه مقاومت میتپید. مردمی که نه فقط در برابر تهدیدها نترسیدند، بلکه با حضور در میدان، در پشتیبانی، در دعا، در اتحاد و در امید، خود را بهعنوان یکی از مهمترین ارکان بازدارندگی به دشمن نشان دادند.
آنها که سالها در اتاقهای فکر خود، سناریوهایی چندلایه برای به زانو درآوردن ایران طراحی کرده بودند، اکنون ناچار به عقبنشینی شدند و به وضوح دیدند که ایران تنها کشوریست که حتی در برابر طرحی از پیشچیدهشده، مقاومتی مردمی و عمیق دارد.
تحلیلگران جهانی و رسانههای بینالمللی نیز به این نکته اذعان کردند که اقتدار ایران، صرفاً در موشک و پهباد خلاصه نمیشود، بلکه در ستون فقراتی نهفته است که «مردم» نام دارد. همان مردمی که کلاهک اصلی پیروزیاند؛ قدرتمندتر از هر سامانه پدافندی، و شکستناپذیرتر از هر زرادخانهای.
اکنون دشمن میداند، اگر بار دیگر به حریم این سرزمین چپ نگاه کند، نه تنها با نیروی مسلحی زبده و آماده، بلکه با ملتی روبهروست که در لحظه، چون سپر جان ایستادهاند و این همان نقطهایست که آنان هرگز قادر به فهم یا مهار آن نخواهند بود.
به قلم: اصغر وثوقی